مهمترین راهکارهای یادگیری یک زبان جدید از نظر متخصصان
یادگیری زبان تازه تلاش زیادی میطلبد. روند یادگیری زبان گاهی ممکن است آنقدر دشوار باشد که ندانید باید از کجا شروع کنید. ولی تسلط بر یک زبان فرصتهای زیادی پیش روی شما قرار میدهد. میتوانید با افراد بیشتری رابطه برقرار کنید. در مورد فرهنگهای دیگر یاد میگیرید و فرصتهای شغلی که قبلاً غیر قابل دسترس بودند برایتان امکانپذیر میشود.
برترینها: یادگیری زبان تازه تلاش زیادی میطلبد. روند یادگیری زبان گاهی ممکن است آنقدر دشوار باشد که ندانید باید از کجا شروع کنید. ولی تسلط بر یک زبان فرصتهای زیادی پیش روی شما قرار میدهد. میتوانید با افراد بیشتری رابطه برقرار کنید. در مورد فرهنگهای دیگر یاد میگیرید و فرصتهای شغلی که قبلاً غیر قابل دسترس بودند برایتان امکانپذیر میشود.
حالا چطور زبان یاد بگیریم؟
ما در اینجا از بهترین متخصصین زبان دنیا کمک خواستیم. این افراد نه تنها بر یک زبان بلکه چندین زبان دیگر دنیا مسلطند. آنها زبانهای مختلفی از گروههای متفاوت زبانی را مطالعه کردند و در آن خبره شدند. بارها زبانآموز مبتدی بودند و میدانند یادگیری یک زبان تازه تا چه اندازه سخت و ترسناک است. در ادامه دو تا از مهمترین راهکارهای پیشنهادی هرکدام را عنوان میکنیم. آنها را به کار ببرید و به راحتی زبان بیاموزید.
مهمترین راهکارهای یادگیری یک زبان جدید از نظر متخصصان
متخصص اول: Simon Ager
۱. از نفهمیدن نترسید! سعی کنید مواردی را که متوجه نمیشوید از طریق محتوای متن حدس بزنید و دربارهی کلماتی که دائماً میشنوید، ولی معنای آنها را نمیدانید بپرسید و معنای آنها را پیدا کنید.
۲. سعی کنید تا حد ممکن از آن زبان استفاده کنید. نگران اشتباه کردن یا احمق جلوه دادن خود نباشید. با زبان بازی کنید. از اشتباهات خود درس بگیرید و خوش بگذرانید.
شرح زندگی: زبان مادری سایمون انگلیسی است، اما او میتواند به فرانسوی، وی و ایرلندی سلیس صحبت کند. زبانهای آلمانی، ژاپنی، بومی اسکاتلندی، اسپانیایی، منکس و اسپرانتور را نسبتاً عالی میداند. زبانهای تایوانی، کانتنی، ایتالیایی، پرتغالی، چلواکی، روسی، بریتانی، هلندی، بریتانیایی اصیل، کورن والی، سوئدی و تکی پونایی را نیز در حد پایه میداند.
سایمون در حال حاضر در شهر بانگورِ و ست دارد.
متخصص دوم: Olly Richards
۱. قبل از هر چیز باید بدانید مطالعهی منظم و مستمر در طول زمان کلید دستیابی به نتایج مطلوب است. زمانهایی هستند که ممکن است انگیزتان را از دست بدهید یا انقدر مشغول باشید که وقتی برای مطالعهی زبان نداشته باشید. این کاملاً طبیعی است. مهم این است که بر مطالعه پافشاری کنید و سعی کنید هر روز کمی وقت پیدا کنید و به وقتی که برای مطالعه مشخص کردید متعهد باشید. زمان خودش بیشتر کار را انجام میدهد.
مهمترین راهکارهای یادگیری یک زبان جدید از نظر متخصصان
۲. دوم اینکه برای صحبت با افراد به زبان جدید زیاد صبر نکنید. وقتی هنوز مبتدی هستید از صحبت کردن میترسید. این مسئله عادی است. اما باید بدانید که تنها با حرف زدن میتوانید مهارتهای مکالمهی خود را تقویت کنید؛ نه متنظر ماندن. یک زبانآموز دیگر یا مدرس زبان پیدا کنید. جلسات منظمی را برای مکالمه . آنلاین یا حضوری . ترتیب دهید. به نظرم سه بار در هفته عالی باشد. با مکالمهی منظم سریعاً اعتماد به نفس پیدا میکنید و در روند یادگیری پیشرفت خواهید کرد.
شرح زندگی: اُلی ریچاردز به ۸ زبان صحبت میکند: فرانسوی، ایتالیایی، اسپانیایی، پرتغالی، ژاپنی، عربی، کانتنی و آلمانی. زبان مادری او انگلیسی و اصالتاً اهل انگلستان است. اولین بار برای اینکه با همکارانش بهتر رابطه برقرار کند زبان یاد گرفت.
اُلی در حال حاضر ساکن لندن در انگلستان است.
متخصص سوم: Teddy Nee
۱. ابتدا عبارتهای پرکاربرد را یاد بگیرید. اگر به کتابهای آموزش زبان نگاهی بیاندازید، در همهی آنها عبارتهای مشابهی مانند:"چطوری؟ "، "ایستگاه کجاست؟ "، ” یک فنجان قهوه میخواهم، لطفاً. " پیدا خواهید کرد. اما آیا همهی این عبارات را در زندگی واقعی به کار میبرید؟ پیشنهاد میکنم تنها عباراتی را یاد بگیرید که در مکالمات روزمرهی خود از آنها استفاده میکنید. با این روش در همان مراحل ابتدایی یادگیری زبان میتوانید با افراد تمرین مکالمه کنید. من این عبارات را پیشنهاد میکنم:
شش عبارت پرسشی (چه چیزی، چرا، کجا، چه کسی، چه موقع، کدام، چگونه)، زمانهای اصلی افعال (گذشته، حال، آینده)، ساختار گرامری پایه، اعداد، روز و ساعت، فعلهای پرکاربرد و انواع ضمایر.
مهمترین راهکارهای یادگیری یک زبان جدید از نظر متخصصان.
۲. تا حد ممکن از آن زبان استفاده کنید. ممکن است شما هم این جمله را که میگویند: بهترین روش برای یادگیری زبان، زندگی در جایی است که به آن زبان صحبت میکنند؛ شنیده باشید. مقصود این جمله این است که هر روز زبان مدنظر را میشنوید و با توجه به موقعیت و برای رفع نیازها به آن زبان صحبت میکنید. ولی این روش یک محدودیت دارد: اگر وقت یا پول کافی برای سفر به شهر یا کشورهای دیگر را نداشته باشید چه؟ من به شما میگویم که در همان محل زندگی خود چکار میتوانید انجام دهید.
الف. مقاله بخوانید و لغتنامهها را چک کنید. (این روش دایرهی لغاتتان را افزایش میدهد و به شما یاد میدهد هرکدام را چگونه در جملههای مختلف استفاده کنید.)
ب. به رادیو یا تلویزیون گوش دهید. (بهتر است بیشتر به دیالوگها توجه کنید نه آهنگها . مگر اینکه بخواهید آواز خواندن یاد بگیرید .، چون اگر میخواهید صحبت کردن یاد بگیرید باید به صحبت کردن مردم گوش دهید نه آواز خواندنشان.)
ج. در هر فرصتی که پیش آمد به آن زبان صحبت کنید. (چون زبان ابزار ارتباط است.)
شرح زندگی: تدی نی به ۶ زبان صحبت میکند: هوکایدوی مدانی، اندونزیایی، انگلیسی، چینی، اسپانیایی و اسپرانتوری. او در حال حاضر مشغول یادگیری هلندی، پرتغالی و فرانسوی است و در تایوان زندگی میکند.
متخصص چهارم: John Fatheringham
۱. اول از همه دلیل یا هدف خود از یادگیری زبان را بیان کنید. شبیه آنچه نیچه گفت؛ یک آموزندهی زبان میتواند با یک هدف قوی به هر "چرا و چگونه" پاسخ بدهد. چرا میخواهید زبان یاد بگیرید؟ چگونه میخواهید از آن استفاده کنید؟ چگونه یادگیری زبان در کیفیت زندگی شما موثر است؟
۲. بیشتر وقت خود را به خود آن زبان اختصاص دهید؛ نه فقط یاد گرفتن آن. ما با صرف انرژی و تمرین کافی در ضمیر ناخودآگاه خود زبان را به دست میآوریم. دائماً به فایلهای صوتی معتبر گوش دهید و با بومیانی که به آن زبان صحبت میکنند مکالمه کنید.
شرح زندگی: جان فادرینگهام دارای مدرک کارشناسی زبان شناسی با تمرکز بر ژاپنی و چینی ماندرینی از دانشگاه واشنگتن غربی است. او در سن ۱۲ سالگی و وقتی که به مدت دو هفته برای تعطیلات به سائوپالولو رفته بود، یادگیری زبان را شروع کرد. از همان موقع با خودش عهد بست به هر کشوری که سفر کرد زبان آن کشور را یاد بگیرد. خیلی زود پرتغالی، فرانسوی، ژاپنی و چینی یاد گرفت و چندین زبان دیگر را هم مطالعه کرد.
جان اصالتاً اهل سیاتل در واشنگتن آمریکا است.
متخصص پنجم: Kris Broholm
۱. هر نوع حس ترس و ناامیدی درونی را رها کنید. وقتی شروع به یادگیری زبان میکنید ذهنتان دائماً شک میکند که آیا جملهای که میخواهید بگویید درست است؟ آیا اصلاً کلمات را بلدید یا نه؟ لازم است در این مواقع به سادگی نگرانی را رها کنید و شک درونیتان را نادیده بگیرید.
سعی نکنید برای هر جمله یک متن از پیش آماده شده داشته باشید. (ما اینگونه به زبان مادری صحبت نمیکنیم.) در عوض خیلی ساده هر چه میدانید بگویید یا در مورد مسائل پیرامون موضوع مدنظرتان صحبت کنید و کمال گرا نباشید.
یادداشت: این روش، روش مشکلی است. اما در نظر بگیرید که تمام هم سطحهای شما در وضعیتی مشابه قرار دارند و شما این سختی را تحمل میکنید تا به هدف خود یعنی یادگیری زبان برسید. با این دید مسائل نیز آسانتر خواهد شد. اگر دچار اشتباه هم شدید عیبی ندارد. توجه نکنید و ادامه دهید.
۲. به روند یادگیری اعتماد کنید و خوش بگذرانید. اگر این کار را انجام دهید و نگرانی هایتان را رها کنید حتماً بیشتر یاد خواهید گرفت. خودتان را مجبور به یادآوری تک تک مباحث نکنید یا تمام بعد از ظهر را صرف زیر و رو کردن فلش کارتها نکنید. اگر در هر فرصتی به زبان مدنظر صحبت و تمرین کنید و با خونسردی دورهی آموزشی را طی کنید مطمئنم موفق خواهید شد. ولی مهمتر از همه، خوش بگذرانید.
شرح زندگی: کریس بروهلم تحت تاثیر یکی از همین چندزبانههای این لیست طولانی، متوجه شد عاشق یادگیری زبان است. وقتی در حال مبارزه با افسردگی بود متوجه شد یادگیری زبان همان هدفی است که در تمام زندگی به دنبال آن بوده. او حالا میتواند به زبانهای مختلفی از جمله انگلیسی، دانمارکی، آلمانی، اسپرانتوری، روسی و مجارستانی صحبت کند. او همچنین در سال ۲۰۱۳ هدفگذاری کرد که در عرض ده سال ده زبان مختلف یاد بگیرد.
کریس اصالتاً دانمارکی است، اما در حال حاضر در انگلستان زندگی میکند.
مهمترین راهکارهای یادگیری یک زبان جدید از نظر متخصصان
متخصص ششم: Emily Liedel
۱. وقتی در حال یادگیری یک زبان جدید هستید سعی کنید عاشق آن زبان و فرهنگی که نشاندهندهی آن است بشوید.
۲. بعد تا حد ممکن موقعیتهایی فراهم کنید که بتوانید با بومیان آن زبان صحبت کنید.
شرح زندگی: امیلی تصمیم گرفته است تا سن ۳۵سالگی به تمام زبانهای رسمی دنیا مسلط شود. او تاکنون به زبانهای آلمانی، فرانسوی، روسی و اسپانیایی صحبت میکند و در حال یادگیری عربی و چینی است.
او در حال حاضر در شهر پرتلند ارگان زندگی میکند.
مجید سمیعی از خانوادهای رشتی و در شهر تهران زاده شد. پس از عزیمت خانواده از تهران به رشت و اقامت در محله تلفنخانه (بحرالعلوم) وی تحصیلات ابتدایی را در این شهر و دوره متوسطه را در دبیرستان شاهپور رشت به پایان رسانید.[۹][۱۰][۱۱] و سپس عازم آلمان گردید. رشتههای زیستشناسی و پزشکی را در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ شهر ماینتس به پایان رسانید و سپس دورهٔ تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر کورت شورمن شروع کرد و در سال ۱۳۴۹ به اخذ درجهٔ تخصص در این رشته نایل آمد.
وی کار علمی را با سمت استادیاری و معاونت بیمارستان جراحی مغز و اعصاب آغاز کرد. پس از چندی سرپرستی بخش جراحی مغز و اعصاب اطفال را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۱ به اخذ درجهٔ استادی جراحی مغز و اعصاب از دانشگاه یوهانس گوتنبرگ نایل گردید.در سال ۱۳۵۰ اولین دوره از دوران آموزشی جراحی میکروسکوپی را آغاز کرد و در سال ۱۳۵۶ نخستین آزمایشگاه تمرین جراحی میکروسکوپی آلمان را با کمک بنیاد فولکس واگن تأسیس نمود.
در سال ۱۳۵۶، ریاست بیمارستان جراحی مغز و اعصاب را در شهر هانوفر به عهده گرفت در همین سال، کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه لیدن هلند به وی اعطا شد و در سال ۱۳۶۶ دانشگاه ماینتس تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب را به وی پیشنهاد کرد. در سال ۱۳۶۷ با قبول تصدی کرسی جراحی مغز و اعصاب در دانشگاه هانوفر به کار پرداخت. از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱ ریاست انجمن بینالمللی قاعدهٔ جمجمه را به عهده داشت و در سال ۱۳۷۱ به ریاست فدراسیون جهانی انجمنهای قاعدهٔ جمجمه انتخاب شد.
تجربه مربی: اگر مدرسه، خانه دوم دانش آموز است.نظــرات
" اگر مدرسه، خانه دوم دانش آموز است؛ خانه، مدرسه اوّلِ اوست. "
در یک موسسه آموزشی، دانش آموزی به علتِ ضعفِ درسی به من معرفی شد.
دختر خانمی بود که کلاس چهارم ابتدایی درس می خواند. گفتند: ریاضی او ضعیف است.
برای ایجاد ارتباط و ریشه یابی مشکل،
سر حرف را با او باز کردم:
- دخترم! الآن چه فصلی است؟
- تابستون.
- چه ماهی است؟
- نمیدونم.!
- می تونی چندتا از میوه های این فصل را نام ببری؟
- انگور و .
- دیگه چی؟
- دیگه چیزی یادم نمیاد.
- تا حالا میوه فروشی رفتی؟
- نه؛ دوست ندارم.
- نونوایی رفتی؟
- نه.
- کف این اتاق چه شکلیه؟
- نمی دونم.
- این فرشی که وسط اتاق انداختن چه شکلیه؟
- نمی دونم.
- این فرش به شکل مستطیله. چه شکلیه حالا؟
- مستطیل.
- محیط یعنی چی؟
- نمی دونم.
- ببین! دور این اتاق یعنی محیط اتاق؛ با غچه های داخل بوستان (پارک) چه شکلیه؟
- نمی دونم؛ من تا حالا بوستان (پارک) نرفتم.
- جلو خونتونه که، نرفتی؟
- نه؛ دوست ندارم.
یک جلسه جداگانه دانش آموز صحبت کردم.
#صحبت_های_مادر_دانش_آموز:
آقا! دختر، دخترِ بسیار خوب و مودّبی است. خیلی بچه ساکتیه، اصلاً ما را اذیّت نمی کند. بیرون هم که می رویم، نمیاد؛ میگه من توی خونه راحت ترم. برای خرید هم جایی نِمیره، میگه دوست ندارم. من هم کاری باهاش ندارم. »
- خواهر عزیزم! شما با این کارها ارتباط بچه را با محیط خارج از خود قطع کرده اید؛ تفاوت بچه آدمیزاد با موجودات دیگه اینه که: بچه انسان تا چیزی را تجربه نکند، یاد نمی گیرد؛ در حالیکه بچه های جانداران به طور غریزی رفتارهای مورد نیاز خود را یاد می گیرند.
فرزند شما از لحاظ یادگیری هیچ مشکلی نداره. فقط کافیه هر جا که می روید اونو با خودتون ببرید و اجازه بدهید با محیط بیرون ارتباط برقرار کند؛ بدود، بازی کند، گفتگو کند،خرید کند و . تا رفتارهای فردی و نیازهای اولیه خود را یاد بگیرد.
داستان من با این دانش آموز بسیار مفصّل است که اگر بخواهم همه آنها را بازگو کنم، شاید یک کتاب شود. مثلاً: پول را نمی شناخت؛ در یکی از جلسات آموزش، از کلیه اسکناس های رایج، تعدادی را در مقابلش گذاشتم و گفتم: این ها چند تومانی است؟
۵۰ هزار تومانی، ۱۰ هزار تومانی، ۵ هزار تومانی، ۲ هزار تومانی، هزار تومانی، پانصد تومانی.
من به شما یک ۱۰ هزار تومانی می دهم، شما به جایش ۵ هزار تومانی بده و .
یک جلسه تمام، همین ها را تمرین کردیم.
خوب چون این دانش آموز هیچ وقت خرید نکرده، اسکناس ها را نمی شناخت و رابطه بین آنهارا نمی دانست.
در یک جلسه ۲ ساعته، تمام این ها را یاد گرفت.
مشاهده حالت های این دانش آموز، مرا به یاد یک فیلم مستند انداخت که حدود ۲۰ سال پیش، کارگردانی از زندگی واقعی ۲ تا دختر بچه تهرانی تهیه کرده بود که پدرشان از آغاز تولد تا ده دوازده سالگی، آن ها را از خانه بیرون نبرده بود. اول صبح در خانه را می بست و آخر وقت به خانه می آمد.
بچه ها با محیط خارج اصلاً در ارتباط نبودند. وقتی همسایه ها به موضوع پِی بردند، به دستگاههای قضایی اطلاع دادند و مددکاران سازمان بهزیستی با حمایت دستگاه قضایی درِ خانه را باز کردندو بچه ها را از خانه بیرون آوردند. وقتی یکی از مددکاران یک سیب را به آن بچه ها نشان داد، نمی دانستند چیست.! دختر بچه های معصوم، نه می توانستند حرف بزنند و نه اشیاء را می شناختند، فقط در خانه، یک زندگی نباتی داشتند.
#خلاصه_کلام:
پدر و مادرانی که در خانه با بچه ها های خودشان صحبت و گفتگو نمی کنند؛ آن ها را سر سفره میهمانی هایشان راه نمی دهند؛ آن ها را به مهمانی ها نمی برند؛ اجازه اظهار نظر در جلسات فامیلی و دوستانه به آن ها نمی دهند؛ در جلسات آن ها را مخاطب قرار نمی دهند و به گفتگو و پاسخگویی وادار نمی کنند؛ برای آن ها کتب نمی خوانند؛ برایشان قصّه نمی گویند؛ گزارش ماوقع روزانه را -به میل خود بچه- از آن ها نمی پرسند؛ گزارش کلاسهای مدرسه را از آن ها نمی خواهند؛ با آن ها بازی نمی کنند؛ حداقل در مغازه پول خرید را به دست آن ها به فروشنده نمی دهند؛ خریدهای شخصی آن ها مانند لوازم التحریر و خوراکی ها را به خود فرزندان واگذار نمی کنند؛ خرید نان و سبزی مغازه نزدیک خانه را به آن ها مُحوّل نمی کنند و خلاصه اینکه همه کارهای مربوط به فرزندان را خودشان انجام می دهند؛ نمونه کوچکی هستند از پدر دختر بچه های فیلم مستند بالا!
#و_در_پایان:
آیا خانه مدرسه اول نیست؟! »
. با تشکر از جناب آقای محمدحسن صاحبدل .
برگرفته از www.Morabbee.ir
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، علی الهیار ترکمن درباره رتبهبندی معلمان اظهار کرد: در نظامهای آموزشی ارتقای حرفهای و مهارتهای تدریس از اصلیترین مولفههایی است که یک معلم باید از آنها برخوردار باشد تا بتواند کیفیت آموزش را تضمین و به بهترین وجه معلومات و دانش را به دانشآموزان منتقل کند.
وی افزود: یکی از اصلیترین ابزارهای رتبهبندی معلمان براساس سطح دانش، تواناییهای تخصصی، حرفهای و عمومی است که از اصلیترین ابزارهای مدیریت در آموزشو پرورش محسوب میشود. قبلاً در وزارت آموزشوپرورش این موارد را به شکلهای مختلف اجرا میکردیم اما در ماده 63 برنامه ششم توسعه به صراحت بر تهیه و اجرای نظام رتبهبندی مبتنی بر شایستگیهای حرفهای، رقابت و مهندسی نیروی انسانی تاکید شده و این وظیفه بر عهده دولت است که این کار را انجام دهد.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزشوپرورش گفت: با پیگیری در یک سال گذشته و بررسی تجارب مختلف، نظام رتبهبندی معلمان را تعریف و به تصویب هیئت وزیران رساندیم، در این طرح که مشمولان طبقهبندی مشاغل معلمان را شامل میشود، معلم، آموزگار، دبیر، هنرآموز، مربی امور تربیتی، مشاور، مراقب سلامت، مدیر و معاون واحد آموزشی مشمول هستند که براساس صلاحیت در حوزههای عمومی، حرفهای و تخصصی براساس شاخصهایی ارزیابی میشوند، در یکی از طبقات پنجگانه نظام رتبهبندی قرار گرفته و متناسب با امتیازات کسب شده مابه ازای مالی در احکام حقوقی آنها اعمال میشود.
وصیت نامه
به نام خداوند بخشنده مهربان
از اینجا وصیت نامه ام را شروع میکنم. با سلام بیکران به پیشگاه منجی عالم بشریت حضرت مهدی(عج) و با سلام بیکران به رهبر مستضعفان، ابراهیم زمان، خمینی بت شکن و با سلام بی کران به مردم ایثارگر و شهید پرور ایران، که همچون امام حسین(ع) و لیلا، پسرشان را به دین اسلام قربانی میدهند.
آری ای ملت غیور شهید پرور ایران! درود بر شما! درود برشما که همیشه در مقابل کفر ایستاده اید و میایستید تا آخرین قطره خونتان.
درود برشما ای ملت ایران! ای مشعل داران امام حسین! تا آخرین قطره خونتان از این انقلاب و از رهبر این انقلاب خوب محافظت کنید تا که این انقلاب اسلامی را به نحو احسن به منجی عالم بشریت تحویل بدهید.
و ای پدر و مادر عزیزم ! اگر این پسرتان در راه اسلام به شهادت برسد، افتخار کنید که شما هم از خانواده شهدا برشمرده میشوید.
ای پدر و مادر عزیزم! از شما تقاضایی دارم . اگر من شهید بشوم گریه نکنید. اگر گریه بکنید به شهدای کربلا و شهدای کربلای ایران گریه بکنید تا چشم منافقان کور بشود و بفهمند که ما برای چه میجنگیم. حالا معلوم است که راه تنها یک راه است که آن راه هم راه اسلام و قرآن است. و آخر وصیت میکنم راه شهیدان را ادامه بدهید و اسلحه شان را نگذارید در زمین بماند.
و مادرم و پدرم چنانچه من میدانم لیاقت شهادت را ندارم ولی اگر خداوند بخواهد که شهید بشوم مرا حلال کنید و من هم شهادت را جز سعادت نمی دانم. یعنی هر کس که شهید میشود خوش به حالش که با شهدا همنشین میشود. و از تمام همسایهها و از هم روستایی هایمان میخواهم که اگر از من سخن بدی شنیده اید و کارهای بدی دیده اید حلال بکنید. و برادرانم اسحله ام را نگذارند در جا بماند و خواهرانم با حجاب با دشمنان جنگ کنند. خدایا تو را قسم میدهم که اگر گناهانم را نبخشی از این دنیا به آن دنیا نبر.
خدایا خدایا تو را قسم میدهم به من توفیق سربازی امام زمان(عج) و نائب برحق او خمینی بت شکن را قرار دهی. تا در راه آنها اگر هزاران جان داشته باشم قربانی بدهم.
درباره این سایت